اولیاى خانواده ها و امر به معروف و نهى از منکر

بى شبهه محیطى که انسان در آن زندگى مى کند در صفات، اخلاق، رفتار و روش و خلاصه تکوین شخصیت او مؤثر است. سطح فکر و احساسات هر کس بیشتر متناسب با محیطى است که در آن بزرگ شده و پرورش یافته است. آن کسى .....

 

مقدمه

بى شبهه محیطى که انسان در آن زندگى مى کند در صفات، اخلاق، رفتار و روش و خلاصه تکوین شخصیت او مؤثر است. سطح فکر و احساسات هر کس بیشتر متناسب با محیطى است که در آن بزرگ شده و پرورش یافته است. آن کسى که در محیط ایمان و خداپرستى و پارسایى تربیت شده و هر چه دیده مردان متّقى و پرهیزکار و درستکار و مظاهر امانت و صداقت و فضیلت دیده است با شخصى که در یک محیط آلوده و فاسد، پرورش یافته حتماً مثل هم نیستند.

عادات و روحیات یک نفر بیابانگرد بى علم و اطلاع مانند یک نفر شهرى متمدن نیست. فرزندانى که از نعمت تربیت پدران خداپرست و دانشمند و با اخلاق و مادران پارسا و با ایمان و عفت و طهارت برخوردارند، با فرزند یک مرد فاسق و بى ایمان و یک زن خیابانگرد بى عفّت و تقوا بسیار تفاوت دارند.

آن کسى که معاشرت و همنشینى او با نیکان و صلحا و اهل معرفت است و قسمتى از عمر خود را در مجالس موعظه و مساجد و تلاوت قرآن و ادعیه و قرائت کتابهاى مفید دینى و اخلاقى مانند معراج السعادة و مصباح الفلاح و مطالعه تاریخ احوال بزرگان دنیا و دقت در سیر تحولات اوضاع ملل و امم گذرانده باشد، هیچگاه طرف نسبت با کسى که با اراذل و اشرار و اهل شرب خمر و قمار و تریاکی ها و چاقوکش ها مجالست دارد و به جز با محفل طرب و سینما و تئاتر و تماشاخانه و مناظر مهیّج شهوت و کتابهاى داستانهاى عشقى و نغمات موسیقى و خیانت و روزنامه ها و مجلاّت و از این قبیل آشنایى ندارد، نیست.

البته، نباید انکار نمود که گاهى اشخاصى پیدا مى شوند که علاوه بر آنکه تحت نفوذ و تأثیر محیط واقع نمى شوند، در فوق آن قرار گرفته و شخصیت و روحیه آنها بقدرى بزرگ و تواناست که محیط را عوض مى نماید، یا اینکه کسانى هستند که بواسطه پاره اى جهات، تأثیر محیط در آنها کمتر وسعى دارند که با حفظ فطرت و نورانیت ضمیر خود، حساب اعمال و اخلاق خود را با میزان و ترازوى عقل و شرع در یک فضایى که مصون از مداخلات این عالم مادى باشد، بنمایند. اما این اشخاص در جامعه عدّه انگشت شمار و معدودى بیش نیستند. اکثریت افراد تابع وضع محیط و روش عمومى و رویه عامّه هستند وقتى ببینند دیگران به نیکى و راستى و درستى اقبال دارند آنها هم نیکوکارى را پیشه مى سازند. و اگر ببینند سایرین در مقام دغل و خیانت و ستم و جمع منافع هستند به آنها متمایل مى شوند. از این رو براى تهذیب و اصلاح افراد یکى از بهترین راهها موافق ساختن محیط است.

در شریعت مقدس اسلام، همان گونه که با کمال شدّت با بى ایمانى و اعمال زشت و اخلاق رذیله مبارزه شده است و به سوى خیر و نیکى دعوت مى شود، در اصلاح محیط هم اهتمام شده است; مثلا نه تنها خواندن نوشته هایى که موجب فساد اخلاق و تهییج شهوات و دعوت به خیانت و جنایت و بى نظمى است منع گردیده، بلکه نوشتن و طبع و نشر و خرید و فروش اینگونه کتابها و نوشته ها را ممنوع فرموده اند. و نه فقط قمار و میخوارگى و زنا و این قبیل اعمال زشت حرام شده، بلکه ساختن مى و آلات قماربازى و خرید و فروش آنها و تأسیس اماکن فحشاء و بى عفّتى و معاشرتهاى نامشروع مردان و بانوان را تحریم کرده است. نابود کردن و شکستن آلات لهو و لعب و قمار بر همه کس واجب گردیده و براى مجالستها و معاشرتها آداب و قواعد خاصى معیّن شده است. راجع به تأسیس مجالس وعظ و سخنرانیهاى مفید و توسعه مدارس و بسط علم و فرهنگ و تعلیم احکام و آداب و یادگرفتن و یاددان قرآن مجید و احادیث و اخبار ترغیب بسیار شده است و تعظیم از شعائر مذهبى و حفظ ظواهر و حضور در جماعات و مساجد و مجالس علمى و اخلاقى را از وظایف هر فرد قرار داده اند، تا در نتیجه، احساسات حسنه مردم زنده و افراد متمایل به خیرات و متوجه به خدا گردند و البته در چنین جامعه امر به معروف و نهى از منکر بطور سهل و بى پیرایه انجام مى شود.

انسان در زندگى محیط هاى مختلفى را مى بیند مانند محیط خانه، بازار، مدرسه، شهر، کشور و بالأخره در دنیاى کنونى محیط همه جهان باید هر یک از این محیطها را براى ترقى و کمال او مساعد ساخت، مثلا محیط مدرسه را با استخدام آموزگاران کاردان، باتجربه، عالم، خداپرست و علاقه مند و برنامه صحیح و اساسى باید براى تکامل و تربیت افراد مهیا ساخت. محیط اداره را با سپردن مشاغل حسّاس به اشخاص صحیح العمل و درستکار و جدّى و تشویق مردمان امین و طرد خیانتکاران مساعد نمود.

یکى از بزرگترین محیطها، بلکه اولین محیطى که بشر در این دنیا آن را مى بیند و آن را به منزله مدرسه ابتدایى یا اطاق اول زندگى او در عالم دنیا باید شمرد «خانه» است که مقدمه سعادت و زمینه نیکبختى و تعالى و ترقّى یا مایه بدبختى و انحطاط و فساد اخلاق، بیشتر از آنجا آغاز مى شود. چگونگى تربیت خانوادگى و احساسات و صفات و اخلاق و اعمال اولیاى خانواده، سایر افراد را تحت تأثیر قرار مى دهد. که اگر مراحل بعدى مانند مدرسه و جامعه او را تغییر ندهد و عوض نکند، همان تربیت اولیه پدر و مادر کار خود را خواهد نمود.

پس یکى از بزرگترین وظایف کسانى که علاقه مند به اصلاح و ترقى افراد خانواده خود هستند، مراقبت در اخلاق و رفتار آنها و وضع خانه و منزل است.

اولا: رفتار خود را طورى قرار دهند که براى سایر افراد خانواده سرمشق نیکوکارى و حسن عمل باشند.

ثانیاً: از گذاردن وسایل معاصى در دسترس اهل خانه، خوددارى کنند; زیرا با فراهم بودن وسیله، نگهدارى از فساد و رفتار ناروا دشوار مى شود.

ملحد گرسنه و خانه خالى و طعام

عقل باور نکند کز رمضان اندیشد

و در عوض وسایل تکمیل قواى معنوى و ملکات فاضله را براى آنها فراهم سازند. معلوم است در خانه اى که سفره شراب و بساط قمار انداخته مى شود، یا نقشه ظلم و ستم و قانون شکنى در آنجا طرح گردد، و در عوض تلاوت قرآن و تشکیل مجالس موعظه و درس اخلاق، صداى آلات طرب و موسیقى بلند کنند یا مجالس لهو یا میهمانیهاى خانوادگى به وضعى که اکنون در میان بعض مردم بى غیرت شایع است برپا کنند، اخلاق افراد آن متناسب با همین وضعیت مى شود.

ثالثاً: اگر از کسان و بستگان خود رفتار زشت و گناهى دیدند آنها را نهى از منکر کنند و اعمال و اخلاق آنان را تحت نظر مستقیم خود بگیرند تا هم وظیفه شرعى و اخلاقى خویش را انجام داده و هم نیکبختى آنان را تأمین نمایند. خداوند متعال مى فرماید:

«یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أنْفُسَکُمْ وَاَهْلِکُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَالْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لایَعْصُونَ اللهَ ما اَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مایُؤْمَرُونَ».(1)

یعنى: «اى کسانى که ایمان آورده اید نگاه بدارید خودتان و کسان و فامیل خود را از آتشى که هیزم آن مردم و سنگ است و فرشتگان غلاظ و شداد که خدا را در فرمانى که به آنها بدهد مخالفت نمى کنند و به فرمان او رفتار مى نمایند بر آن گماشته شده است».

و در سوره مریم در مدح اسماعیل صادق الوعد ـ که یکى از پیغمبران است ـ مى فرماید:

«وَکانَ یَأْمُرُ اَهْلَهُ بِالصَّلوةِ وَالزَّکوةِ».(2)

یعنى: «کسان و بستگان خود را امر به نماز و اداى زکات مى کرد».

در کتب احادیث روایت کرده اند که از حضرت ابى عبدالله ـ علیه السّلام ـ از آیه «قُوا أنفُسَکُمْ» سؤال شد که چگونه اهل خویش را نگاهدارى کنیم؟ فرمود: «آنها را امر به معروف و نهى از منکر نمایید».(3)

به موجب آیات کریمه و اخبار و روایات، یکى از تکالیف هر مسلمانى، اهتمام در حسن اخلاق و ادب و تربیت عائله است. مخصوصاً در این عصر که افکار و اخلاق به واسطه نزدیکى ملل و اقوام به یکدیگر دائماً در معرض تغییر و تحوّل است و با به کار بردن انواع وسایل براى تخریب مبانى مذهبى و اسلامى و تضعیف عقاید حقّه و تبدیل احساسات و عواطف پاک مسلمانان و محو حیثیات و استقلال آنان از طرف بیگانگان اهتمام مى شود، و یگانه راه وصول به این مقصود را آموزش و پرورش اطفال و جوانان شناخته اند، و مى کوشند که وضع تعلیم و تربیت را طورى قرار دهند که ایمان به خدا و اعتماد به نفس و حسّ طرفدارى از حقّ، صراحت لهجه و شجاعت اخلاقى و عفت و پاکدامنى و پارسایى و پرهیزکارى که از خصایص بارز مسلمانان است از آنها سلب و در عوض مردمانى نادان و ضعیف الاراده و سست عنصر و تنبل بار آورند تا به جاى علم و دانش و صنعت و اخلاق، محصول چندین سال مدرسه دیدن و دبستان و دبیرستان طىّ کردن براى آنها از دست دادن حسّ اعتماد به نفس و نادانى و میخوارگى و شهوترانى و صفات پست دیگر و تحمل ظلم و ستم و قبول نوکرى و خدمتکارى اجانب گردد تا آنها را بر سر هر کارى گماردند در اطاعت اوامر دشمنان سعادت جامعه و مسلمانان و تضییع حقوق بیچارگان و ایجاد هرج و مرج و هزاران معایب دیگر، مهیا و آماده باشند.

باید اولیاى اطفال و خانواده ها پیش از پیش متوجه وضع معاشرتها و رفتار تمام کسان خود مخصوصاً فرزندانشان باشند و وضع اخلاقى و ایمانى و علمى آموزگاران و معلمین فرزندان خود را کاملا مورد دقت و اهمیت قرار دهند و نگذارند پسران و دختران آنها فاسد و آلوده بار آیند و کارى نکنند که به جاى آنکه فرزندان آنها صالح و امین و رشید و دانشمند و خدمتگزار شوند، مردمانى خیانتکار، وطن فروش و نابکار از کار بیرون آیند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.