ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
متوفای 1260 ه.ق
ستم آشکار
سالها یکی
پس از دیگری می گذشت . در بار ناخشنود از قدرت و ثروت مرجعیت شیعه ، پیوسته به نیرنگهای
تازه می اندیشید . در یک توطئه با نقشه ای بسیار دقیق ، سید را در برابر پیشنهادهای
فریبنده قرار می دادند . یکی از شاگردان سید در فرازی از نوشتار خود داستانی چنین
بازگو می کند . روزی سلطان به دیدار سید حجه السلام شتافت . و ضمن سخنان بسیار گفت
: ما بر آن شده ایم تا از مالیات روستا و زمینهای شما چشم بپوشیم . سید فرمود : این
مبلغ را از مالیات سپاهان کم می کنید یا خیر ؟ شاه پاسخ داد : مالیات منطقه ثابت
است مبلغی که باید شما بدهید از دیگر کشاورزان گرفته خواهد شد . مرجع بیدار شیعه
فرمود : این ستمی آشکار است من هرگز نمی پذیرم که مالیات زمینهایم
را دیگر مردم بپردازند .