فصل اوّل: امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن
در مورد آیات قرآن در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر، برای اینکه بررسیها از همدیگر مشخص گردد، آن را در سه عنوان، مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم:
1- ترتیب آیات قرآن درباره ی امر به معروف و نهی از منکر.
2- مفاد و شرح معانی آیات.
3- بررسی این موضوع که بین این آیات چنانکه بعضی پنداشتهاند هیچگونه تعارض ومنافاتی وجود ندارد.
الف) ذکر آیات قرآن به ترتیب نزول:
آیات قرآن درباره ی دو فریضه ی بزرگ امر به معروف و نهی از منکر، گرچه بسیارند، ولی با تدبر در آن آیات، چنین استفاده میشود که شارع مقدس در تشریع و بیان این دو فریضه ی بزرگ، راه خاصی را پیموده است؛ مانند:
1- اشاره ی و تشویق به آن کرده است.
2- سرنوشت شوم ترک آن را بیان نموده است.
3- این دو فریضه عظیم را بر واجدین شرائط، الزام نموده است.
4- آن را صفت لازم آنان قرار داده است ـ چنانکه شرح این موارد چهارگانه بخواست خدا خاطرنشان خواهد شد.
گوئی این گونه تقسیمبندی بخاطر عظمت و اهمیت فراوان این دو فریضه ی الهی و دشواری اجرای آن بگونه ی صحیح و جامع بوده است، که شارع مقدس(صلّی الله علیه و آله و سلّم) خواسته نخست دلهای مسلمانان را برای پذیرش این و فرضیه، آماده سازد و در این مورد، زمینهسازی کند، سپس آن را بر آنها الزام و تکلیف نماید، اکنون به این آیات قرآن بهمان ترتیب که گفتیم توجه کنید:
1- در سوره ی «عصر» میخوانیم:
وَالْعَصْرِ إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ .
: «سوگند به عصر، که انسان در ضرر و زیان است، مگر کسانی که ایمان آوردند، و کارهای نیک انجام دادند، و یکدیگر را به حق و راستی توصیه نمودند، و همدیگر را به صبر و استقامت، سفارش کردند.»
این سوره علاوه بر اینکه در مکه نازل شده، نزول آن در آغاز بعثت بوده است، چنانکه سایر سورههای کوچک قرآن در آغاز بعثت نازل شدهاند.
در این سوره، به دو فرضیه ی «امر به معروف و نهی از منکر» اشاره شده است.
علامه طبرسی در تفسیر مجمع البیان میگوید: «وجوب توصیه ی همدیگر به حق، اشاره به امر به معروف و نهی از منکر است»(8).
2- در سوره ی لقمان آیه 17 میخوانیم:
یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الأمُورِ .
: « (لقمان در وصیت خود به پسرش میگوید:) پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف ونهی از منکر کن، و در برابر مصائبی که به تو میرسد، استقامت کن که این از کارهای مهم و اساسی است».
این آیه نیز در مکه در آغاز بعثت نازل شده، و بازگو کننده ی اندرز های لقمان (علیه السّلام) به پسرش میباشد، و از این آیه استفاده میشود که اسلام، مسلمانان را به امر به معروف و نهی از منکر، ترغیب و تشویق نموده، و حاکی است که این دو فرضیه دارای ارزش و اهمیت در سطح بسیار عالی در اسلام میباشند(9).
3- در سوره ی اعراف آیه 199 میخوانیم:
خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ
: «ای پیامبر! عفو و مدارا را پیشه خود ساز، و به نیکیها دعوتنما، و از جاهلان روی بگردان».
این آیه نیز که در سوره ی اعراف است، از آیاتی است که در مکه نازل شده است و به پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) دستور میدهد که «امر به معروف و نهی از منکر» نماید، و ضمناً این آیه اشاره به وجوب این دو فرضیه بر مسلمانان دارد، ولی صراحت بر این معنی ندارد، چرا که وجوب چیزی بر پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) دلیل بر وجوب آن بر امتش نیست.
4- در سوره ی اعراف آیه 157 میخوانیم:
«...یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ »
: « (از صفات پیامبر اسلام این است که) مردم را به نیکیها، دستور میدهد، و از منکر (بدیها) باز میدارد».
این آیه نیز همچون آیه ی قبل، از سوره ی اعراف است، و در مکه نازل شده، و پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را چنین توصیف میکند که او «امر به معروف و نهی از منکر» میکرد.
و این آیه گرچه دلالت بر اصل تشریع امر به معروف و نهی از منکر در اسلام دارد، ولی خطاب الزامی به مسلمانان ندارد بر اینکه این دو فریضه را بر آنها واجب کند، چنانکه بعداً خاطرنشان میشود.
5- درآیه ی 163 تا 166 سوره ی اعراف میخوانیم:
وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَیَوْمَ لا یَسْبِتُونَ لا تَأْتِیهِمْ کَذَلِکَ نَبْلُوهُمْ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ مَا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ
: «(ای پیامبر )از آنها (یهود) درباره ی(سرگذشت) شهری که در کنار دریا بود بپرس، و به خاطر بیاور هنگامی که در روز شنبه آنها (جمعی از بنی اسرائیل در برابر قانون خدا) تجاوز میکردند، همان هنگام که ماهیانشان روز شنبه (که روز تعطیل و استراحتشان بود) آشکار میشدند، امّا در غیر روز شنبه به سراغ آنها میآمدند، اینگونه آنها را به چیزی آزمایش کردیم که در برابر آن نافرمانی مینمودند.
و هنگامی را که گروهی از آنها (به گروه دیگر ) گفتند: چرا جمعی (گنهکار) را نصیحت میکنید که سرانجام، خداوند آنها را هلاک خواهد کرد، و یا به عذاب شدیدی گرفتار خواهد ساخت؟ (آنها را به حال خود واگذارید تا نابود شوند) گفتند( این اندرزها) برای رفع مسؤلیت و عذر در پیشگاه پروردگار شما است، به علاوه، شاید آنها (بپذیرند و از گناه باز ایستند و ) تقوی پیشه کنند.
اما هنگامی که تذکراتی به آنها داده شده بود، آن را فراموش کردند، نهی کنندگان از بدی را رهائی بخشیدم، و آنها را که ستم کردند به خاطر نافرمانیشان به عذاب سختی گرفتار ساختیم .
هنگامی که در برابر فرمانی که به آنها داده شده بود، سرکشی نمودند، به آنها گفتیم به شکل میمونها درآئید و طرد شوید(10)».
این آیات نیز در سوره ی اعراف آمده که در مکّه نازل شده و حاکی از سرنوشت شوم کسانی است که قبل از اسلام، امر به معروف و نهی از منکر را ترک کردند(11).
در تفسیر صافی در ذیل آیات فوق از کتاب کافی نقل شده که امام صادق(علیه السّلام) در تفسیر آیات فوق فرمود:«این جمعیت، سه دسته بودند:
1- جمعی دستور فرمان خدا را انجام دادند، و امر به معروف نمودند و در نتیجه نجات یافتند.
2- جمعی فرمان خدا را در مورد عدم صید ماهی انجام دادند ولی امر به معروف نکردند، (یعنی بیتفاوت و تماشاچی بودند) اینها به صورت مورچه، مسخ شدند(12).
3- جمعی هم از فرمان خدا سرپیچی کردند و هم امر به معروف نکردند، آنها هلاک شدند.
و در تفسیر عیاشی نظیر این مطلب از امام باقر(علیه السّلام) نقل شده است. و در تفسیر مجمعالبیان ذیل آیات فوق، نقل شده که امام صادق (علیه السّلام) فرمود:
هلکت الفرقتان و نجت الفرقه الثالثه:
«دو دسته از آنها (گنهکاران و سکوت کنندگان )هلاک شدند و یکدسته (امر به معروف و نهی از منکر کنندگان )نجات یافتند(13).»
6- در سوره ی آل عمران آیه ی 104 میخوانیم:
ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون با المعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون.
:«باید جمعی در میان شما دعوت به کار نیک و امر به معروف و نهی از منکر نمایند و آنها رستگارانند».
این آیه در سوره ی آل عمران که در مدینه نازل شده، از دو جهت دلالت بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر دارد، از یک جهت واژه «ولتکن» که لفظ امر است، و از جهت دیگر انحصار رستگاری در این عمل میباشد «و اولئک هم المفلحون».
و دعوت به «خیر» در آیه عبارت از «امر به معروف و نهی از منکر» است، بنابراین جمله ی «یدعون الی الخیر»، جمله ی کوتاهی است که جمله ی بعد، آن را توضیح میدهد.
7- درآیه 110 سوره آل عمران میخوانیم:
کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ .
:«شما بهترین امتی بودید که پدید آمدید (از این رو که ) امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به خدا ایمان دارید».
جالب اینکه در این آیه، «امّت اسلام» به عنوان «بهترین امّت » معرفی شدهاند به دلیل اینکه این دو وظیفه (با وسعتی که در اسلام دارند ولی در امتهای پیشین با این وسعت نبوده) از وظایف واجب آنها است.
این آیه از سوره ی آل عمران است، که این سوره در مدینه نازل شده است، و این آیه بروشنی دلالت دارد بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر و اینکه: این دو فرضیه از فرائض واجب الهی ، در ردیف ایمان به خدا است(14).
امّا اینکه این آیه به آیهای که قبلاً ذکر شد (آیه 104 آل عمران) چگونه سازگار است از این جهت که این آیه امر بمعروف و نهی از منکر را وظیفه عموم مسلمین میداند، ولی آیه قبل، آنرا مخصوص جمعیت خاصی کرده است، بعداً سخن خواهیم گفت:
8- در سوره ی آل عمران آیه 113 و 114 میخوانیم:
لَیْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ یَتْلُونَ آیَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّیْلِ وَهُمْ یَسْجُدُونَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَأُولَئِکَ مِنَ الصَّالِحِینَ
:«آنها (اهل کتاب) همه یکسان نیستند، از اهل کتاب، جمعیتی وجود دارند که قیام (به حق و ایمان) میکنند و پیوسته در اوقات شب، آیات خدا را میخوانند، در حالی که سجده مینمایند، به خدا و روز دیگر (قیامت)ایمان میآورند، امر به معروف و نهی از منکر میکنند، و در انجام کارهای نیک بر یکدیگر سبقت میگیرند و آنها از صالحانند».
آیه دوم فوق نیز از سوره ی آل عمران است که دلالت دارد بر اینکه امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه واجب مسلّم در این امت اسلامی(15) است آنجا که خداوند عمل به آن را از نشانههای قیام به وظیفه و حق و صلاح دانسته است.
9- در سوره ی حج آیه 41 میخوانیم:
الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الأرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأمُورِ
:«یاران خدا کسانی هستند، که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند و زکات را ادا میکنند، و امر به معروف و نهی از منکر مینمایند، و پایان همه ی کارها در دست خداست».
این آیه از آیات سوره حج است، و علاوه بر اینکه در مدینه نازل شده، در اواخر هجرت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نازل شده است،چنانکه اعلان عمومی مردم به حج در سالهای آخر عمر پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) گواه بر این مطلب است.
در این آیه دو فرضیه ی «امر به معروف و نهی» از منکر، به عنوان صفت لازم برای مؤمنان در ردیف برپا داشتن نماز و ادای زکات قرار گرفته است.
10- و در آیه ی71 سوره ی توبه میخوانیم:
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
:«مردان و زنان با ایمان، ولیّ (و یار) همدیگرند، یکدیگر را امر به معروف و نهی از منکر میکنند، و نماز را بر پا میدارند و زکات را میپردازند، و خدا و رسولش را اطاعت مینمایند، خداوند بزودی آنها را مورد رحمت خویش قرار میدهد، خداوند توانا و حکیم است».
این آیه از آیات سوره ی توبه است که در مدینه در اواخر هجرت نازل شده است، و این آیه همچون آیه ی قبل، قیام به امر به معروف و نهی از منکر را از اوصاف لازم مؤمنین، قرار داده، علاوه بر اینکه این موضوع از شئون ولایت بعضی از مؤمنین نسبت به بعضی دیگر است.
11- و در سوره ی توبه آیه 111 و 112 میخوانیم:
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ .
:«خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری میکند، و در برابر ، بهشت برای آنان باشد، (به اینگونه که) در راه خدا پیکار میکنند، میکشند و کشته میشوند، این وعده ی حقی است بر او که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده، و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟، اکنون بشارت باد بر شما به داد و ستدی که با خدا کردهاید و این پیروزی بزرگی (برای شما) است.
مؤمنان کسانی هستند که توبه کنندگان و عبادت کنندگان و سپاسگران و سیاحت کنندگان و رکوع و سجود کنندگان و آمران به معروف و نهی کنندگان از منکر و حافظان حدود و مرزهای الهی هستند، و مژده بده به (این گونه) مؤمنان».
این دو آیه نیز که از سوره ی توبه است، همچون دو آیه ی قبل، دو فرضیه ی امر به معروف و نهی از منکر را از اوصاف لازم مؤمنان شمرده است، مؤمنانی که دارای کمال ایمان هستند، و در راه خدا پیکار میکنند، میکشند و کشته میشوند.
نتیجه بحث اینکه: آیاتی که در تشریع امر به معرف و نهی از منکر در قرآن آمده دارای ترتیب ویژه و سیر تدریجی مخصوصی است همانگونه که توضیح دادیم(16).