بخونید و لذت ببرید

زن بودن ارزشی نیست…
من فکر می کنم ارزش “مادر” بودن است.
وجه تمایز بین زن و مرد این جا است. وقتی زن کمپلکسی از تمام خوبی ها و ظرفیت ها می شود. وقتی زن کار خداگونه ای می کند و موجودی را به دنیا می آورد.
وقتی یک مرد نمی تواند لذت وجود یک بچه را در درون خودش احساس کند.
لذت و نگرانی لحظه های قبل از اولین تکان هاش را بفهمد.
لذت فکر کردن به روزهای بعدی را یک مادر می تواند با تمام وجود بفهمد…فکر به لحظه به دنیا امدنش…به لحظه شیر دادنش…شستنش…عوض کردن لباس هاش…خوابیدنش…بیدار شدنش…در خانه ماندن با یک موجود کوچک شگفت انگیز…بزرگ شدنش…چهار دست و پا رفتنش…به وقتی که از خودش صداهای عجیب و غریب در خواهد آورد…به موقعی که راه برود… به موقعی که تنهایی بنشیند…به موقعی که غذا بخورد…و هزار هزار فکر دیگر که توی سر مادرها چرخ میخورد و لذت می آفریند…
کدام مردی اینهمه احساس را می تواند درک کند؟؟؟ حتی کدام زنی؟

این سطح از احساسات را فقط یک مادر می تواند بفهمد.
فقط یک مادر میتواند از تجسم روزهای آینده پاره تنش دلش قنج برود.
چه چیزی در دنیا با ارزش تر از مادر بودن وجود دارد؟
کدام سطح علمی…کدام آموختنی…کدام موقعیت میتواند زندگی یک زن را تا این حد عمیق و خواستنی کند؟
مادر شدن از زن موجود با ارزشی می سازند که صبح ها با نفس فرشته ای هم نفس می شود…به عمق لذت زندگی می رود و کودک می شود.
فقط یک مادر می تواند صبوری را به همه نشان دهد. مادر بودن با همه سختی ها و خستگی ها و لذت هایش بزرگ ترین موهبتی است که یک زن می تواند داشته باشد.

من خوشحالم که مادرم…خوشحالم که کسی هست که صادقانه آغوش من برایش تمام دنیاست. خوشحالم که دنیای موجود پاکی هستم که وجودش برایم تمام چیزهایی را هدیه است که سال ها آرزوی شان را داشتم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.