بررسی امر به معروف و نهی از منکر در نهضت عاشورا

در قرآن کریم و روایات اسلامى در اهمیت این دو فریضه و نقش اصلاحى آنها و زیانها و مفاسد ترک آن دو تکلیف ، بسیار سخن گفته شده است و به عنوان (برترین فریضه ) به شمار آمده که فرایض و احکام الهى دیگر، در سایه امر به معروف و نهى از منکر .....

در قرآن کریم و روایات اسلامى در اهمیت این دو فریضه و نقش اصلاحى آنها و زیانها و مفاسد ترک آن دو تکلیف ، بسیار سخن گفته شده است و به عنوان (برترین فریضه ) به شمار آمده که فرایض و احکام الهى دیگر، در سایه امر به معروف و نهى از منکر، قوام و استوارى مى یابد. در صدر اسلام ، علم به این تکلیف مهم از سوى مسلمانان واگذاشته شد و مردم به خاطر ترس یا طمع ، از تذکرهاى زبانى و اقدامهاى عملى در این راه ، کوتاهى کردند و در نتیجه ، دین به ضعف گرایید و فاسقان مسلط شدند.

 امام حسین (علیه السّلام) در ضمن بیان انگیزه هاى قیام خویش به این عنصر مهم اشاره مى فرماید، آنجا که مى گوید:

(اُریدُ اَن آمُرَ بالمعرُوفِ وَ اَنهى عن المنکرِ) 

یکى از درسهاى نهفته در این سخن ، آن است که فریضه امر به معروف و نهى از منکر، تنها در تذکراتى نسبت به بعضى از گناهان جزئى از سوى افراد عادى خلاصه نمى شود، بلکه قیام برضد حکومت ستم و تلاش براى اصلاح ساختار سیاسى جامعه و تشکیل حکومتى بر اساس حق و قرآن نیز از مصادیق امر به معروف و نهى از منکر است ، آنگونه که امام حسین ، حماسه عاشورایى خود را عبارت از همان دانست .

مرحله قبلى این فریضه ، آن است که انسان در درون ، دوستدار خوبیها و معروفها باشد و از منکرات و مفاسد و گناهان بیزار باشد. این محبت و نفرت قلبى ، به زبان هم جارى مى شود و در عمل هم تجلى مى یابد. سالار شهیدان نسبت به مرحله قبلى چنین مى فرماید:

((هنگام وداع با قبر رسول خدا براى بیرون آمدن از مدینه ) خدایا من معروف را دوست مى دارم و از منکر بدم مى آید (اللّهُمَّ وَ انّى اُحبُّ المعروفَ و اکرهُ المنکَر) 

در یک مرحله جلوتر، آن حضرت در بیانهاى صریح خویش ، یزید را مردى شرابخوار و فاسق و جنایتکار مى داند و پیروان او را ملازمان شیطان و واگذارندگان (طاعت خدا) مى شمارد و حکومت اموى را حرام کننده حلال و حلال کننده حرام معرفى مى کند که بدعتها را زنده و سنت ها را میرانده اند. با وجود این منکرات آشکار در سلطه حاکم ، شوریدن بر ضد او به عنوان نهى از منکر، وظیفه است .

با این مبناى دینى است که امام ، بیعت با یزید را رد مى کند و آن را مایه ننگ مى داند و حماسه کربلا را پدید مى آورد.

گرچه زبانهاى وابسته به خلافت ، (حرکت مکتبى ) او را نوعى (شورش ) و عصیان برضد خلیفه قلمداد کردند که مستحق سرکوبى بود، ولى وارثان شهادت ، نباید پیام خون شهداى کربلا را از یاد ببرند. آنچه در زیارتنامه هاى امام حسین (ع ) تاءکید مکرّر شده که :

من شهادت مى دهم که تو نماز و زکات را بر پاداشتى و امر به معروف و نهى از منکر کردى ، همه براى تبیین فلسفه قیام اوست تا رنگ مکتبى آن در هیاهوى تبلیغات دشمن گم و کمرنگ نشود.

در زیارت مخصوصه آن حضرت است :

(اَمَرتَ بالمعروفِ وَ نَهَیتَ عَنِ المنکر) 

پیروان فرهنگ عاشورا، با الهام از حماسه پیوسته نبض پر حرکت جامعه انقلابى اند و نسبت به جریان امور و وضعیت فرهنگى و سیاسى حساسیت نشان مى دهند و با حضور دائم در میدان امر به معروف و نهى از منکر، عرصه را بر فساد آفرینان تنگ مى سازند، چون مى دانند که عقب نشینى و سکوت در این جبهه ، پیشروى و گستاخى دشمنان حق و فسادگستران در جامعه را به دنبال دارد. (تذکر لسانى ) حداقل عمل به تکلیف در این گونه شرایط است و اگر این فریضه ، ترک و فراموش شود، حدود الهى تعطیل شده و احکام خدا مورد تحقیر و استهزاء قرار خواهد گرفت .

امام حسین (علیه السّلام) در مسیر راه کربلا، در خطبه اى با اشاره به شرایط پیش آمده و اینکه دنیا دگرگون شده و (معروف)، رخت بر بسته و به حق عمل نمى شود و از باطل دورى جسته نمى شود.

شوق خود را به لقاء خدا و مرگ شرافتمندانه ابراز مى کند و زندگى در کنار ستمگران را مایه نکبت مى شمارد و چنین شرایطى را زمینه اى مساعد براى قیام مى داند. 

سکوت در برابر ظلم و بدعت و انحراف ، منکرى بود که در آن عصر رواج داشت و مردم از ترس جان یا بیم خطرها و ضررها یا به طمع دنیا و دریافت زر و سیم ، در مقابل آشکارترین منکرات که در بالاترین سطوح انجام مى گرفت ، اعتراض نمى کردند. قیام کربلا راه (انتقاد از حکومت جور) و (اعتراض علیه ستم ) و قیام بر ضد طاغوت را گشود و از آن پس بسیارى از خون شهداى کربلا الهام گرفتند و مبارزات خود را مبتنى و مستند به نهضت حسینى کردند.

 

منبع : <http://tebyan-zn.ir>

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.